همه ما غریبه ها؛ فیلمی فانتزی به کارگردانی اندرو هیگ است. فیلم بر اساس رمان غریبه‌ها اثر تایچی یامادا چاپ ۱۹۸۷ است. آدام، فیلمنامه‌نویسی است که در لندن زندگی می‌کند و با همسایه مرموز خود هری رویارو می‌شود. همان‌طور که آدام به خانهٔ دوران کودکی خود بازمی‌گردد؛ متوجه می‌شود که والدین او که مدت هاست مرده‌اند، زنده و سالم هستند و ظاهراً از ۳۰ سال پیش پیر نشده‌اند…

برداشت تاریک؛ فیلمی فانتزی ترسناک به کارگردانی دیوید اسلید است. یک موجود افسانه‌ای به نام پسر اکتبر، ساکنان یک شهر کوچک در غرب میانه را به وحشت می‌اندازد، هنگامی که در روز هالووین با چاقوی قصابی خود از مزارع ذرت برمی‌خیزد و به سمت کسانی می‌رود که آنقدر شجاع هستند که با او مقابله کنند…

روز گراندهاگ یا روز موش خرما؛ فیلمی فانتزی کمدی به کارگردانی هارولد رامیس و بازی بیل مری و اندی مک‌داول است. «فیل»، گزارشگر هواشناسی تلویزیونی اهل «فیلادلفیا» با نارضایتی به شهر کوچکی می رود تا مراسم سالانه روز معروف دوم فوریه را پوشش دهد. صبح روز بعد از خواب بیدار می شود و در می یابد که بار دیگر دوم فوریه است. این اتفاق مرتبا در روزهای بعد هم رخ می دهد….

خیابان کندی کین یا محله آبنبات عصایی؛ فیلمی کمدی به کارگردانی رجینالد هودلین و نقش آفرینی ادی مورفی است. مردی که می خواهد برنده مسابقه دکوراسیون کریسمس محله خود شود، با یک اِلف قرار می گذارد. با جادوی آن اِلف دوازده روز کریسمس جان می گیرند و آشوبی ناگهانی در شهر برپا می شود…

چیزی در اصطبل؛ فیلمی فانتزی ترسناک کمدی به کارگردانی مگنوس مارتنز است. یک خانواده آمریکایی پس از به ارث بردن یک کلبه دورافتاده در کوه‌های نروژ، رویای بازگشت به کشور اجدادی خود را برآورده می‌کنند، غافل از اینکه حوادثی ترسناک و غیرمنتظره در انتظار آنهاست…

پروژه روح؛ فیلمی فانتزی علمی تخیلی به کارگردانی فدریکو فینکیل استین است. سه برنامه نویس جوان با فناوری منسوخ شده ای مواجه می شوند که هدف آن تشخیص حضور ماوراء طبیعی است…

مورد عجیب روح تنگناهراسی؛ فیلمی فانتزی به کارگردانی الخاندرو سونگیچ است. داستان نوجوانی را دنبال می کند که ادعا دارد موجودی در کمد او وجود دارد…

جنی یا غول چراغ جادو؛ فیلمی کمدی فانتزی به کارگردانی سم بوید و بازیگری ملیسا مک‌کارتی است. یک غول چراغ جادو به نام فلورا که بیش از 2000 سال در یک جعبه جواهرات عتیقه به دام افتاده بود، به طور تصادفی توسط برنارد به خدمت فراخوانده می‌شود. حال برنارد که به کارش معتاد است از فلورا کمک می‌گیرد تا قبل از کریسمس دوباره خانواده خود را به دست آورد…