خداحافظ زمین؛ سریالی در سبکعلمی-تخیلی ویران‌شهر محصول شبکه نتفلیکس است. یک سیارک بدون هیچ مانعی به سمت سیاره زمین در حال حرکت است و گفته شده که در 200 روز آینده، کره زمین کاملا نابود می‌شود. جهان به زودی از این خبر مطلع شده و هرج و مرج و وحشت همه جا را فرا ‌می‌گیرد…

بچه گوزن؛ مینی سریالی مهیج درام محصول شبکه نتفلیکس است. داستان واقعی و ترسناک از آزار و اذیت یک کمدین اسکاتلندی به نام ریچارد گَد را به تصویر می کشد. ماجرا از جایی آغاز می‌شود که ریچارد گَد در کافه ای که در آن پیشخدمت است به یک زن لیوان چای رایگان پیشنهاد می‌دهد اما…

کاراگاهان پسر مرده؛ سریالی کمدی درام علمی تخیلی محصول شبکه نتفلیکس است.داستان این سریال درباره ی دو روح نوجوان است که تصمیم گرفته اند پس از مرگ به دنیای مردگان نروند و روی زمین به پرونده هایی که موضوع ماورا طبیعی دارند رسیدگی کنند…

همدرد؛ سریالی در سبک تاریخی کمدی سیاه درام محصول شبکه اچ بی او است. داستان سریال از دهه هفتاد میلادی و واپسین روزهای جنگ ویتنام آغاز می شود.دورانی که افسری معروف به کاپیتان علی رغم خدمت در ارتش ویتنام جنوبی در حال جاسوسی برای ویتنام شمالی می باشد. با سقوط ناگهانی سایگون او و نزدیکانش از شهر تخلیه شده و به عنوان پناهنده در لس آنجلس اقامت برمی گزینند. در حالی که کاپیتان در تلاش است تا خود را با شرایط جامعه جدید محل سکونتش وفق دهد اتفاقات جدیدی رخ می دهد که او را مجددا وارد دنیای جاسوسی می کند…

ولیعهد گمشده؛ سریالی عاشقانه کمدی با بازی سوهو است. زندگی یک ولیعهد به نام لی گون بعد از ربوده شدن توسط توسط شخصی به نام چوی میونگ یون، دگرگون می‌شود اما…

پنهان؛ سریالی معمایی درام با بازی لی بو یونگ است. نا مون یونگ پس از ناپدید شدن همسرش سعی می کند او را پیدا کند و پشت پرده راز ناپدید شدنش را کشف کند اما…

ملکه اشک ها؛ سریالی درام خانوادگی با بازی کیم سو هیون و کیم جی وون است. بک هیون وو به عنوان مدیر حقوقی گروه کوئینز کار می کند. او موفق ترین فردی است که از روستای زادگاهش یونگدوری آمده و افتخار اهالی آنجاست. او با هونگ هه این، دختر خانواده ای که گروه کوئینز را اداره می کنند، ازدواج کرده است؛ این دو زوج خیلی زود درگیر یک بحران می شوند…

کایجو شماره 8؛ انیمه ای اکشن ماجراجویی بر اساس مانگایی که توسط نائویا ماتسوموتو طراحی شده است. هیولاهای وحشتناک و شبیه به گودزیلایی به نام “کایجو” برای سال‌های متمادی در ژاپن ظاهر شده‌اند. برای مقابله با این موجودات، واحد نظامی الیت به نام گروه دفاعی زندگی‌شان را برای محافظت از شهروندان عادی به خطر می‌اندازند. پس از کشته شدن یک موجود، “جاروگران” – که زیر نظر شرکت حرفه‌ای تمیزکاری کایجو کار می‌کنند – مسئول دفع باقی‌مانده‌های آن هستند. کافکا هیبینو، مرد ۳۲ ساله، از شغل جاروگری‌اش ناراضی است. از کودکی، او آرزو داشته عضو گروه دفاعی شود و با کشتن کایجوها امرار معاش کند. پس از چند تلاش ناموفق، او آرزوهایش را رها کرده و با متوسط‌بودنی که حقوق مناسبی پرداخت می‌کرد، کنار آمده است. با این حال، وقتی سرباز جوان و مشتاق ۱۸ ساله‌ای به نام لنو ایچیکاوا به تیم تمیزکاری‌اش می‌پیوندد، کافکا بار دیگر به یاد آرزوی پیوستن به ارتش می‌افتد. پس از سلسله حوادث ناگوار و برخورد با جاروگر جوان، کافکا با یک کایجو از نوع انگلی مواجه می‌شود که از راه دهانش وارد بدن او شده و او را به هیولایی انسان‌نما تبدیل می‌کند…