پسران بد؛ مجموعه فیلمی در سبک زوج هنری اکشن پلیسی کمدی با حضور ثابت، ویل اسمیت و مارتین لارنس است. دو کارآگاه پلیس وظیفه دارند از یک شاهد قتل محافظت کنند، در حالی که روی یک محموله دزدیده شده نیز تحقیق می‌کنند در این راه اتفاقات و حادثه‌های غیرمنتظره‌ای برای این دو پلیس رخ می‌دهد…

حبس خانگی، فیلمی ترسناک کمدی به کارگردانی جرارد جانستون است. یک جوان در حین سرقت از بانک دستگیر شده و به چند ماه حبس خانگی محکوم می شود. او مجبور می شود تمام این مدت را با خانواده‌اش زندگی کند. خانواده بر این باور هستند که خانه شان توسط ارواح تسخیر شده است…

مغزهای متفکر؛ فیلمی کمدی به کارگردانی جرد هس است. داستان فیلم که براساس یک رویداد واقعی ساخته شده، درباره یک نگهبان امنیتی به نام دیوید (زک گالیفیناکیس) می باشد که از زندگی اش خسته شده است. در این شرایط دوستش (اوون ویلسون) از وی می خواهد تا در یک سرقت بزرگ که توسط برنامه ریزی شده شرکت کند…

شاید فردایی نباشد؛ فیلمی در سبک درام کمدی به کارگردانی نیکیل ادوانی است. ننا که پدرش را سال‌ها پیش از دست داده به همراه خانواده اش در نیویورک زندگی می‌کند…

به سوی جنگل، فیلمی در سبک موزیکال فانتزی به کارگردانی راب مارشال است. یک خانواده برای رسیدن به هدف خود با جادوگری معامله می‌کنند. آن ها برای بدست آوردن اقلام مورد نیاز جادوگر، باید به درون جنگلی تاریک و اسرارآمیز سفر کرده و با غولی که تهدید به نابودی تمام روستایان می‌شود به مبارزه بپردازند…

بازسازی جی و باب ساکت؛ فیلمی کمدی به کارگردانی کوین اسمیت است. این دو شخصیت محبوب که برای اولین‌بار ۲۵ سال پیش با فیلم فروشنده‌ها روی پرده سینماها ظاهر شدند، قرار است دوباره بازگردند! زمانی‌که جی و باب ساکت متوجه می‌شوند که هالیوود در حال ساخت دوباره یک فیلم قدیمی براساس آن‌ها است، این دو دوست که از هیچ چیز خبر ندارند، در طی یک مأموریت دیگر کل کشور را می‌چرخند تا همه این اتفاقات را متوقف کنند!

خانواده آدامز انیمیشنی در ژانر کمدی ترسناک به کارگردانی کنراد ورنن است. داستان انیمیشن در مورد خانوادهٔ آدامز و زندگی عجیب‌وغریب آن‌ها و ارتباطشان با دنیای ماوراءالطبیعه است.

جان مالکوویچ بودن، فیلمی کاندیدای 3 جایزه اسکار در سبک فانتزی کمدی درام به کارگردانی اسپایک جونز است. «کریگ شوارتس» (کیوساک)، عروسک گردان خیابانی، با اصرار خانواده اش، در شرکت لستر به مدیریت «دکتر لستر» (بین) کاری می گیرد؛ شرکتی که در طبقه هفت و نیم یک برج اداری قرار دارد. روزی «کریگ» یک در پنهانی را کشف می کند که او را از راهرویی به مغز بازیگری به نام «جان مالکوویچ» می برد…