جنون قدرت یا عقده خود بزرگ بينى یا جنون عظمت طلبی؛ فیلمی فرانسوی کمدی به کارگردانی ژرار اوری و بازیگری لوئی دوفونس است. «دون سالوست» وزیر مستبد اسپانیا از کارش برکنار می‌شود. اما وی به قصد انتقام سعی می‌کند تا با انجام ترفندهایی جایگاه خود را مجددا به دست بیاورد…

بینوایان؛ فیلمی درام به کارگردانی بیله آگوست و با بازی لیام نیسون، جفری راش، اوما تورمن و کلیر دینز است. ژان والژان مردی فرانسوی که به خاطر سرقت نان دستگیر میشود از دست افسر پلیسی به نام ژاور فرار میکند. این تعقیب و گریز زندگی هردوی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد…

آندری روبلف؛ فیلمی بیوگرافی تاریخی درام به کارگردانی آندری تارکوفسکی است. فیلم برداشتی آزاد از زندگی آندری روبلف، نقاش مشهور روسی دوره رنسانس است. در قرن پانزدهم میلادی، شمایل نگاری به نام «آندری روبلف با دوستانش به شهر ولادیمیر می رود. او خیلی زود برگزیده می شود تا با یک یونانی دیوارهای جامع شهر را بیاراید…

اربابان جنگ؛ فیلمی حماسی اکشن جنگی به کارگردانی پیتر چان و با بازی جت لی، اندی لاو و تاکشی کانشیرو است. داستان به روایت پیمان برادری بین سه دوست اشاره می کند که با کمک یک دیگر به مقام بالایی می رسند و کشور را از هجوم بیگانگان نجات می دهند…

شعبده باز؛ فیلمی در سبک معمایی به کارگردانی نیل برگر و بازی ادوارد نورتون، پل جیاماتی، جسیکا بیل و النور تاملینسون است. شعبده بازی (نورتن) با قابلیت های مافوق طبیعی، سعی می کند با استفاده از قدرت و توانایی اش ساختارهای اجتماعی خشک و بسته ی وین اواخر قرن نوزدهم را متزلزل کند…

پلی در دوردست؛ فیلمی حماسی جنگی به کارگردانی ریچارد اتنبرا و بازیگری درک بوگارد، شان کانری، مایکل کین، جین هکمن، جیمز کان، آنتونی هاپکینز و رابرت ردفورد است. داستان به عملیات مارکت گاردن یکی از عملیات‌های نیروهای متفقین در زمان جنگ جهانی دوم در خاک آلمان و هلند که بزرگترین عملیات هوابرد تاریخ تا به آن زمان محسوب می‌شد، می‌پردازد…

میدان های کشتار یا کشتزارهای مرگ؛ فیلمی برنده 3 جایزه اسکار بیوگرافی درام به کارگردانی رولند جافه است. یک خبرنگار که برای پوشش جنگ داخلی به کامبوج رفته است، توسط نیروهای خمرهای سرخ دستگیر می‌شود…

روباه خاکستری؛ فیلمی بیوگرافی وسترن به کارگردانی فیلیپ بورسوس است. بیل ماینر، راهزن پیر، که با عنوان «راهزن جنتلمن» شناخته شده است؛ در سال 1901 پس از 33 سال زندان، در کالبد مرد سالخورده آزاد می‌شود. او به واشنگتن می رود اما دنیا عمیقا تغییر کرده است و هرگز نمیتواند خود را با این محیط وقف دهد. بنابراین به کانادا می رود و به تنها چیزی که برایش آشناست روی می آورد. یعنی سرقت!